پا در کفش همه!
مطالب قدیمی تر » « مطالب جدیدتر
نویسنده: زهرا(م) - دوشنبه 90/9/7
نویسنده: زهرا(م) - پنج شنبه 90/9/3
سلام
باور نمی کردم که بیدار باشم...مدام گریه می کردم!به خودم می پیچیدم...گفتم:"می دونم که خوابم ولی چرا بیدار نمی شم؟؟؟؟"مامانم نگران شده بود...می گفت دختر بیداری!چرا فکر می کنی خوابی؟؟؟؟؟به همه جا نگاه کردم:خیلی واقعی بود...داشت باورم می شد که بیدارم ولی هنوز می گفتم که خوابیدم...چرا نمی تونم بیدار شم؟؟؟؟؟؟بعد بیدار شدم...یه نفس راحت کشیدم
!خوشحال شدم که اشتباه نمی کردم!خوشحال شدم که دیوونه نشده بودم و واقعا خوابیده بودم...از حال و هوای خواب که بیرون اومدم فکر کردم: نکنه اینم خوابه؟؟؟
نویسنده: زهرا(م) - دوشنبه 90/8/30
دلم سر جاشه...
سالم سالم...
مثل ساعت کار می کنه:تیک تاک تیک تاک تیک تاک...
فقط بعضی وقتا،یعنی بیش تر وقتا،یعنی...تقریبا همیشه،یه کمی خیلی می گیره...
یه جورایی احساس خفگی می کنم...
یه جورایی مطمئم که یه جای کار می لنگه...
مطالب قدیمی تر » « مطالب جدیدتر