سلام
واقعا لذت بردم
دستتون درد نکنه
اللهم صل علي محمد و آل محمد
سلام....
دلنوشته ي زيبايي بود..:(
سلام بر شما . در حواب اين شکايات شما به اين ابيات نغز بسنده مي کنم:
چو رسي به طور سينا ارني بگوي ومگذر تو جواب دوست بشنو نه حواب لن تراني
وان ديگري درپاسخش گفت :
چورسي به طور سينا ارني مگوي و بگذر که نيارزد اين تمنا به حواب لن تراني
وان دگري در پاسخ اين يک گفت:
ارني کسي بگويد که تو را نديده باشد تو که با مني هميشه چه جواب لن تراني
خداوند دلتان را به محبت الهي پيوند ابذي بزند تا بدانيد که اين شکئ ها را هم از شما مي خريد ان هم (بان لهم الجنه) بهاي اشک هايتان بهشت است جانم اگر حهتش اين شکوه ها باشد . عاقبتتان به خير و راستي .
خدا اجازه؟دلمان تنگ شده برايت...
خدايا ما را مردود نکن خدايا ........
متن زيبا و خودماني با خداوند متعال مي باشد
اميدوارم هميشه موفق و سر بلند باشي
سلام ...اولين باره که توي يه کامنت نميدونم چي بنويسم ...÷س يه خاطره تاريخي تعريف ميکنم ...آورده اند در قوم بني اسرائيل قحطي شد و باران نيامد ...دعا فايده نکرد ...ندا آمد به حضرت موسي(ع) که به فلاني بگو دعا کند ..طرف آمد براي دعا و چنين دعا کرد (قريب به اي مضمون) که خدايا تو که کريمي رحيمي بخشنده اي و و و .....پس اين قحطي از کجاست؟..گمونم يه جاي کار ايراد داره..نميدونم بادها حرفت رو گوش نميدن؟! ...نميدونم ابرها به حرفت گوش نميکنند؟! ....جناب موسي(ع) به او فرمود آرام اين چه جور دعا کردنه ..ندا آمد که يا موسي رهايش کن بگذار راحت با ما سخن بگه ..ما اينگونه سخن گفتنش رو دوست داريم ..:((( ..ياد اون شعر مولوي افتادم که : ما برون را ننگريم و قال را .......
جالب بود ...نو بود ......