بسته ی"آدامس"را که از او می گرفتی چیزی در چهره اش ندیدی غیر از بادامی بودن چشم هایش!چشم های بادامی اش را کاش درست می دیدی لا اقل!
بسته ی"آدامس"را که از او می گرفتی چیزی در چهره اش ندیدی غیر از بادامی بودن چشم هایش!چشم های بادامی اش را کاش درست می دیدی لا اقل!
چند روزیه با دوستان در رابطه با مساله عشق می حرفیم.در رابطه با اصل مساله عشق صرف نظر از این که عاشق کیه و معشوق کی.
یکی از دوستان دیروز گفت که بحث درمورد عشق تا حالا بی فایده بوده!اصلا اول به من بگید "عشق چیست؟"بعد در موردش نظریه پردازی کنید!
من با میزان اطلاعات و مطالعاتی که تا بدان لحظه داشتم،گفتم ظاهرا تعریف مستقلی برای عشق ارایه نشده و عشق رو به آثار و انواعش می شناسن.یعنی اگر هم تعریفی ارایه شده باشه به این صورته:"حسیه که باعث ...می شه"یا به زبان دیگه"خصوصیت عشق اینه که..."و دوباره همون اثر عشق بررسی می شه.
اما بعد فکر کردم که شاید واقعا تعریفی براش ارایه شده باشه!
به نظر شما درست گفتم یا نه؟
اگر کسی اطلاعاتی در این زمینه بده ممنون می شم
پسربچه گریه می کرد و دنبال پلاستیک فریزر می دوید.باد پلاستیک رو از دستش درآورده بود و حالا پسربچه بی تاب بود.
مادرش کلافه و عصبی شده بود:"وایستا!کجا می دوی؟؟؟؟پاکت فریزر دیگه گریه داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟"