این که دل شب شروع می کنم به نوشتن،علتش شاید "هیچ چیز"باشد.اما آمده ام که بگویم چه می خواهم بنویسم.می خواهم آشنایت کنم با سبک و سیاقم که بعدها نگویی نگفته بودم.اینجا اگر بمانم از همه چیز می نویسم.پایم را هم بدون اجازه توی کفش همه می کنم.این را می گویم که امروز اگر پایم را توی کفش های گنده ی یک سیاست مدار کردم و فردا در کفش های ظریف یک هنرمند،یا پس فردا کلاه آشپزی سرم کردم(که خودم می دانم همه برایم گشاد هستند)نگویی این یارو چه دل خوشی دارد(اگر هم گفتی فدای سرت؛حقیقت است شاید)

راستی...سلام دوست من