سلام عزيزم.لطف داري:)

سلام دوست عزيز.منافاتي بين دو نظر نديدم. "من"هر انساني بسته به اعمال و افکارش ساخته مي شه.اينه که گاهي تو آيات و روايات امر به تهذيب نفس مي شه و از طرفي امر به تکريم نفس.اين"من"جاودانه که ازش حرف مي زنم چطور جاودانه شده إلا با خدايي شدن و رنگ خدايي گرفتن؟؟؟و چطور رنگ خدايي گرفته إلا با پا گذاشتن روي"من"شهواني؟و چطور آزاد شده إلا با آزادي از هر چيزي غير از خدا؟؟؟؟؟؟حرف در اين مورد خييييييلي زياده و به طرز ناجوانمردانه اي mp3کردم مبحث رو.براي هر چيزي که گفتم اگر بخوايد آيه و حديث ميارم.ضمنا تأکيد مي کنم مطلبي که نوشتم يک ادعا نيست بلکه يک باوره.چيزيه که بايد باشم نه چيزي که هستم.باز هم مشکلي به نظر مياد خوشحال مي شم مطرح کنيد.يا علي

سلام گلم.سر فرصت جوابت رو مي دم.به زودي.راستي بايد بدونم مرجع تقليدت کيه

سلام عزيزم.ممنون:)

سلام.اين يک باور و اعتقاده که به اين صورت بيان شده دوست عزيز.چيزيه که بايد باشم نه چيزي که هستم.بيان يک عقيده نيازي به اعتماد به نفس بيست و دويست نداره.محتاج دعاييم

سلام.خيلي زيبا بود:)

معارف مي خونم.البته يه کاراي ديگه هم کنارش کردم و مي کنم اما به صورت شخصي و آزاد.

سلام ممنون،از حضورتونم خوشحال شدم

سلام ممنون.حالا که گفتي منم يادم اومد اون داستان رو.

خدا کفش مناسب نصيبتان کند.ما که همچنان دوستمان مي آيد پا در کفش ديگران کنيم، پس شما و دوستان ما را در هرچه مي خواهيد دعا بنماييد إلا اين يک قلم!"شاه پا"هم بسي جالب بود.

سلام.اين تصاوير شما ما رو کشته

سلام،ممنونم.اين آزادي که گفتم... به نظر شما منظورم چه نوع آزادي ايه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شايد توي کتاب "آزادي معنوي"شهيد مطهري خوب توضيحش داده باشه