نمی دانم قصه دقیقا چیست!

آدم ها تاب شنیدن دردهایش را نداشتند؟

یا اصلا آدم در مدینه نبود که چاه همدم مولا شده بود؟؟؟

راستی چه بر سر چاه آمد؟؟؟چاه ها مگر چقدر توان دارند؟؟

نمی دانم قصه دقیقا چیست!

نمی دانم الان آدمی پیدا می شود که صاحب ما داغ مادر را در گوش او بگوید؟

یا آقای ما هم باید به دنبال چاهی بگردد؟؟؟

نمی دانم قصه دقیقا چیست!

و تمام عمر به ندانستن می گذرد...

و من قدر چاهی آدم نشدم هنوز...

نمی دانم قصه دقیقا چیست...