• وبلاگ : پا در کفش همه!
  • يادداشت : و خداوند اشک را آفريد...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + معشوق 
    سلام
    خيلي قشنگ نوشتيد
    ادم از عشق زميني هم به عشق اسموني ميرسه
    من دارم به عينه ميبينم!


    سلام

    شايد بشه گفت اشک رو خدا همراهمون فرستاده که وقتي دوريش..فراموشي....عشقش يادمون رفت با اشک اونو به ياد بياريم.....

    پاسخ

    سلام...

    سلام

    عالي بود و زيبا

    (و گمانم خدا انگشت را آفريد براي نظر دادن)


    پاسخ

    سلام...حالا با هر استدلالي به اين نتيجه برسيد که بايد نظر بديد خوبه:دي


    و اين دوست گرامي را هم خدانگيرد از ما...

    سلام ...زيبا نوشتيد و متاثر کننده ...حتي اگر عنوانش اشک هم نميبود......

    بله ...همه چي مال اوست.....و اتفاقا سر مايملکش ..خيلي هم غيوره ... و شريک نميپذيره.....

    موفق باشيد....التماس دعا....

    پاسخ

    سلام...خدا اين دوستاني که حرف آدمو مي فهمن ازمون نگيره...حضار:الهي آممميين
    کاربر گرامي
    در تاريخ شنبه 3 دي 90 نوشته (و خداوند اشک را آفريد...) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. موفق باشيد.